:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

عید تموم شد

شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۱، ۰۹:۴۵ ب.ظ
سلامــــــــ عید نوروز تموم شد...عید خوبــــــــــی برای من نبود...خوش نگذشت. مامان و بابام هنوز قهرن . فردا که سیزده به در هستــــــ احتمالا خونه هستیمــــ... چه بهتر البــــته! این یکی دو روز ادبیاتـــــ خوندم....یکم ریاضی رو یادآوری کردم.از آرزو پرسیدم 14 ام میاد دانشگاه یا نــــه؟ گفت بهم خبر میده کاش بچـــــــه ها نیان...اغلب هم نخواهند اومد چون فقط از حســـــابداری و استاد روانیه می ترسن که یکی دو جلســــه بعدِ عید نمیاد نگرانم همیشه....اصلا توی خونه آرامش روانی ندارمــــــ . می ترسم از اخلاق بابامـــــــ از اینکه هر اشتباهی ازم رخ بده فاجعه استـــــــ . در حالی که توی تصـــــوراتم هر چیزی رو میشه آسون گرفتـــــــــ می ترسم که بازم به مبلغ گوشیم گیر بدن...همش ترس ، همش استرس از همه چیز، از تمام اتفاقاتـــــ . اینترنتم هنوز مشکل داره بعضی سایتـــــ ها اصلا باز نمیشـــــه... نکنه باز باید ویندوز عوض کنم...دیگه بابام کلافه میشه. پشیمونم چرا به جای مدیریت بازرگانـــــی نزدم رشته مورد علاقــــم ( کامپیوتر) !!؟؟قصد تغییر رشته دارم ، باید برم بپرسم ببینم کلا چطوری میشــــــــه . مدیریتـــــــ  خسته کننده است لذتــــــی برام نداره. کل عیدی هام شد 50 تومن... چه فایده وقتی بابام می دونه چند دارم و مدام خواهد پرسیـــــد چه کارش کردی !!!!! از این زندگـــــی خسته شدمـــــ .   زندگی ام الان خیلـــــی عذاب روانـــــی داره دعا می کنـــــم مثِ همیشـــــه صبحی در کار نباشـــــــه
  • Setare

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">