:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

62 - آرامش میخوام ..

يكشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ب.ظ

داره بآد میآد .. مثِ روزآی ِ پاییزی ! داره میگِه کِ پاییز خیلی نزدیکِ .. تابستون تموم شُد ! از خورشید ، از برگ هآ ، این هَمه قاصدک ، باد ، زود تاریک شدن هآش میشه فهمید .. امروز دلگیر بود ؟ یا من دلم گرفته بود .. یه آرامش از این مدل ..

آرامش

بدونِ هیچ بشری .. فقط بشینم رو اون نیمکت ، گریه کنم دوباره آروم بشم ، دوباره هِی تکرار بشه .. زُل بزنم به موج هآیِ آب .. دلم آرامش میخواد .. بعدش شروع کنم با آهنگ های بنیامین آروم زمزمه کنم .. از همِه جا رفته بودی ، بی اعتنآ رفته بودی ، من موندم و خیآبونآ ، پرسه زدن تو میدون ـآ ..  چرا احتیاج دارم گریه کنم ؟ .. اون حسِ تنهایی ِ بهم حمله کرد .. با یه سری خاطرات ِ یهویی . ):

    ماهان بهرام خان میگه : خیلی تنهآم اگه میشه یه جوری برگـرد .. ..

    تآبستان خود را چگونه گذراندید ؟ در بیماری :|

  • Setare

بنیامین

پاییز

نظرات  (۷)

خیلی قشنگ نوشتی
لایک
پاسخ:
:گُل
  • محمد مهدی سلیمی
  • بسیار جالب بود خواستید به وبلاگsinjim7.bog.ir یه سر بزن.
    پاسخ:
    کجآش جالب بود ؟؟ 
  • عرفـــــ ـــان
  • برایِ منم امروز فوق العاده روزِ دلگیری بود ...
    من همین الانشم کاملا تنهام !
    پس زیاد فرقی نداره همین جا تو تنهایی نشسته باشم یا رویِ اون صندلی :)
    پاسخ:
    اوهوم .. 
    من دلم میخواد رو ماسه های اون عکس بالاییه بشینم تنهای تنها.... غروب نگاه کنم.... آهنگ هم نباشه فقط موج دریا...
    پاسخ:
    اونم موافقم بات ، خوبه .. آهنگ من فقط آخرآش شاید ..
    موجِ دریا .. کاش نزدیکمون داشتیم ):
    تابستان خود را در وبلاگ و سر تو گوش گذراندم بسیار پشیمانیم>.<
    پاسخ:
    سَر تو گوش :/
    عیب نداره ..
    منم میخوام اون نیمکتو
    پاسخ:
    اوهوم .. 
    گوشی بود منظورم:)))
    پاسخ:
    آهآ ((:

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">