:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

600

شنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۲۸ ب.ظ

سمینآر و تحقیقآت بآزاریآبی داشتیم . دو نفر ارائه دادن .. بعد همون دو نفر شماره شانسی میگن تا دو نفر بعدی واسه ارائه انتخآب بشن ! بینِ دو کلاس به استاد گفتم من جلسه اول باهآتون صحبت کردم شما قبـول کردین آخرایِ ترم ارائه بدَم . گفت نَ نمیشه شآنسی ِ دیگه (: استادِ نآمرد :| حرف زدی پآش وایستآ .. به خواهرم گفتم من دیگه نمیرم دانشگاه :| یعنی میرم اینو میخوام بیفتم ! مسلمآ 10 نمره تشریحی ُ کامل نمیگیرم کِ بی خیآلِ 10 نمره ارائه بشم .. !

ظهرا گرمه ، صبح و عصر خنکِ رو به سَرد .. از بآرون هَم هیچ خبری نیست .. شب موقع برگشت مغازه دار رو دیدَم ، پیاده رو بود ، شروع کرد سیگار کشیدن .. پیراهن صورتی و ریش :| چرا اینقدر جدی ای آخِ پسر .. :| یادم نیس تاحالا دیده باشم بخنده ، نمیدونم ! .. یا حتی با گوشی صُحبت کرده باشه ! از این ها کِ بگذریم تو کِ هیچ اقدامی نمیکنه این زل زدن ـت تو صورت آدم معنیش چیِ ؟ ((: هندزفری گوشم بود ، تو حال و هَوایِ خودم بودم . هوا هم خنک بود .. آهنگِ رامیار - منه روانی فقط پلی میشُد . آدم چشمش میخوره به بعضی آدمآ .. یه پسره یادمه ایستاده بود . بعد همون یهو رسید بهم ، دقیق کِ نمیشنیدَم اما میگفت : میشه هَندزفری ـتُ دربیاری یِ لَحظه ! منم ولش کردم رفتم بَنده یِ خُدا رو .. ((:

- لاکِ آبی دوس نداری چرا میزنی خُ ؟ - واسه تنوع ! - آخه آبی شد رنگ !؟ - خُب بعد عوضش میکنم غُر نزن واسه تنوع ِ ، مکالمه یِ خودم بود با خودم :|  .. " کلیک " . طیفِ رنگآیِ گرمُ بیشتر دوست دارم !

    یکی از بچه هایِ کلاس عَمِه شده ، قرار شد خرما یا حلوایِ خرمآ بیآره D: .. یکی از پسرا هَم میگن نآمزد کرده ..

    جمعه صُبح بابام اومد .. با بلال و انار و اینآ ^__^

   دوس دارم سرمُ تآ ته بتراشم ! نَ دیگه میریزه ، نَ میخواد شونه کُنی نَ بشوری .. (:

  • Setare

مغازه

نظرات  (۴)

قبلاً هم گفتم : همه ی استاد ها کِرم دارن از نوعِ انگَلِــش :-|
اینجا بارون میباره ! خعلی هم سرده :-)
درباره مغازه دار هم هیچی نگیم بهتره ! :دی 
خُ چرا میزنی تو ذوق بچه ـی مردم آخه ؟
:-| دوس نمیداری بعد میزنی ؟! O_o
هِهِه بد بخت شد رفت!
هممـ...
:-| کچَل ؟؟؟
پاسخ:
خوش به حالتون بارونیه ..
آره کچل .. :)
پیراهن صورتی ریش :| مرد نباس صورتی بپوشه :|
ببینیم کدومتون از رو میرین در زل زدن به هم.
از ته بتراشی بعد که دربیاد سیخ سیخی میشه ^~^
من عمه دو تا پسر شیطونم باید یه شهر حلوا خیرات بدم
پاسخ:
مَرد ؟ پسرِ جوونه عامو عیب نداره . بدجورم نیس ..
من که روم نمیشه .. میبینمش یکم بعد دیگه روم نمیشه .. 
جوون سیخ سیخی :))
شوما از اون عمه خوبایی :**
این چند سال که تحصیل کردم از معلما جز نامردی ندیدم....
ناخن بلند واه و واه و واه....
نتراشی ها.... به من گفتن موهاتو بتراش پر پشت میشه.... سه بار پشت سر هم تراشیدم دیگه همونی هم که داشتم در نیومد که نیومد....
پاسخ:
بدجنسا :/
اِ .. ولی من چون حوصله موهامو ندارم میگم...
  • آقای سر به هوا ...
  • به نظرم همین دانشگاه خوبه که ترستو از اجتماع میریزه .
    کم کم که باهاش کنار بیای میبینی چه کار لذت بخشیه ارایه دادن اونم جلوی کلی آدم .
    پاسخ:
    آخِه یهویی .. ؟ ولی به نظرم خوب نیس منُ تحت فشار بذارن :| حس میکنم دارن بهم زور میگن !
    فکر نکنم برام عآدی بشه . مثِ پآیِ تخته رفتن ..

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">