:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

611 - بآرونِ پاییزی ..

يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۴۹ ق.ظ

امـروز اولیـن بآرونِ پآییـزی به معنآیِ واقعی بآریـد ;x صُبح دیـر بیـدار شُدَم ، اتاق ـَم حسآبی تاریکـ بود ، فکرشُ نمیکردَم دیر شده باشهـ . صِدای بـآرون بود  . زمیـن خیس ، برگ هآ رویِ زمین ، فقَ باس نفسِ عمیق میکشیـدی .. قلبم میزد واسهـ خیآبونِ ارم اما کسیُ نداشتم باهآش برم ..

عصر کلاس داشتم ، سمینآر داشتیم . چراغ هآ خآموش بود واسه پاورپوینت ، بازی رو چک میکردم کِ در نهآیت لیورپول 3 - 1 چلسی رو بُـرد ، خوشحال کنندهـ بود . همکلاسی ـم به استآد گفت : استآد میشـ ه یکی از خویشآونـدان بیآد به جای من ارائه بده ؟! :| استآد : نَ ! همکلاسی : مثلا داداشَم بیآد . استآد : مآ هم نمره رو میدیدم به داداشـِتـ .. همکلاسی : استآد من و داداشم نداره کِ :))) شب با هَمین همکلاسی و دوستم برگشتیم ! تند راه میرفتـن ، هیچی از قدم زدن نفهمیدَم ، مغازه دار هم داخل بود :| نکنهـ هر دفعه با مَن بیآن ، مَن میخوام تنهآ باشم .. البتـ ه اگه نترسم :|

بعد از اینکـ ه با محمد رفتم بیرون ، حس کردم زیآد تحویل نمیگیرهـ ، اما خودش میگفتـ بیرون بودم ، جزوه مینوشتَم و این چیزآ .. ولی به نظرم قبلش با من بهتر بود :) دیشب وبلاگمُ مرور میکردم ، به یآدِ وحید بودم . مهر 93 بود کِ گفـت تَموم کردیم بذار فراموشِت کنم ، مَن دیگه تنهآ نیستَم .. اَمآ مَن هیچیُ فَراموش نکردَم .. هَربار دلَم میخواد پیام بدم بگم زنگ بزَن .. مثِ قبل . تو راهِ یونی .. هَنوزم اون روزآ رو یآدَم میآاد .. تَمامِـ حَرفامون .. گریهـ هامون ، خَنده هامون .. کآش تو هم منُ اون روزا رو یآدتـ نمیرفتـ .. یادتِ گفتی بری زندگیـم تموم میشـ ه ؟  گفتی من تا حالا دُختری بِ خوبیِ و مهربونیِ تو ندیدَم .. گفتی با هیچکَسُ هیشکی عَوَضت نِمیکُنم .. هِی ):

داشتم اینستآ میگشتم اینُ دیدم " کلیک " همونجآییِ که من و محمد نشسته بودیم ، اما خُب این مالِ امروزه کِ بارونی بوده. اون روز این شکلی نبود . نیمکت اولی نَ ، دومی بودیم فکر کنم ، همین دور و بَرآا ..

فردا صُبح تربیت بدنی ! اصلا خوشم نمیآد ، برعکس کآردانی کِ خوش میگذشتـ و راضی بودم . این استرس زآست به خاطـر حرکت هآیی کِ یادمون میده .. حسِ خوبی بهم نمیـده ..

زدم تو کآرِ لاکِ مشکی ، یه حسِ خاصی دارهـ " کلیک "

  • Setare

بارون

پاییز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">