امتحان ریاضی
سه شنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۵:۰۱ ب.ظ
سَلامـــــــ
امروز بالاخره امتــــــحان ریاضی دادیمـــ.... همه قبل امتحان ریلکس تو حَیاط توی حـــــال و هَوای سیزده به در بودن با این فکر که لَغـــــــوش کنن بذارن هفته دیگـــــــه !!! کلی هم گفتیــــمــــ و خندیدیمـ
اما رئیـــــسِ دانشگاه قبـــــــول نکردن....ما هم امتحان دادیمــــ
من 3تا سوالـــــش رو حل نکردمـ ....چه شَود ! امتحانات بعدی هم در پیـــــش است
کِلاس آخر طوفــــــــان فکری داشتیمـ
سوالات مهمـــ رو گُفت بعدم اُســــــتاد در تعجب دید بچه ها بعد حضـــــور و غیاب بلند شدن می خوان برن.....دیگه قبول کرد بیایمـــــ خونه.
حالا امیدوارم ریاضی فقط قبول بشـــــمـ نمره اش مهم نیستـــ چون از ریاضـــــــی متنفرم
خیلی هم خَســـــــتمه....خیلی
تَنها چیزی که آرومـــــم می کنه اینه که هِدفــــــون بذارم و همش آهنگ گوش کنمـ...خَستگــــــی ام بیرون میره
آهنگ جدید مُرتضی پاشــــــایی مثِ همیشه خیلی قَشنگه....(دروغ دوست داشتنی)
قبل از اونم آلبوم مَســـــــعود سعیدی که هر وقت گوش میدم دلم براش کَباب میشـــــه به این دلیل:
نفسگیر در اینترنت پخش شد
آلبوم نفسگیر مسعود سعیدی لـــــو رفـــت !
تهیه کننده این آلبوم : 90 میلیون تومان ضرر کردم
مَتن کاملش رو می تونید توی سایت تک سانگ بخونید....هی مسعود 2سال زحمتــــــ کشید حیف بوداینهمه از فرهنگ گفتمـ....حتی فرهنگِ کپـــــی رایت هم نداریمـــ....
اه خیلی از این بابت ناراحتــــــم.با تک تک آهنگاش این موضوع تو ذهـــــنم رِژه میرهآخه حالا چرا مَســــــعود؟ مسعود اولین آلبوم مُجــــــازش بود...بِمیرمـبگذریمــ
چقدر هوا شَــــب ها خنک و عالیه...واقعــــــا هوای دونفره است...خوش به حال اون BF و GF ها و یا اونایی که نامــــــزدن یا هر چی ، که این شب ها دو نفری قدمــــ می زنن و لذت می برنمن هم که تَنهــــــایی ........
باورم نمیشه مامان و بابام هنوز قهرن...کَلافـــــــه شدم خدا...
مــــامــــانم کار اون داره به من میگه..بابام کار اون داره به من می گه...روزی 100بار میان توی اتاق من...اگرم دَرس داشته باشم بیشتر عصبی می شمـکاش دیگه آشـــــــتی کنن... یکی دو شب پیش علی گفت مُسلونـــــــا میرن بهشت منم سریع بای دادمـ . روز بعدمـ عَصبـــــی بود گفتم آیدیتو پاک کنم ؟ گفت بکن هیچــــــی دیگه برام مُهـــــــم نیستخب می دونه من مَسیحــــــی ام نباید اینجور می گفت...توی دانشــــــگاه اس داد و تک زد ...شَک داشتم ج بدم .گفت جواب اس هــَـــم بد نیستــــــ.بعد از اول من عُذرخواهــــــی کردم بعدم اون بابت حرف شَبــــــش عذرخواهی کرد و گفت دوسَـــــم دارهبه قول خودش مامان بابای من که مثِ ما همــــــو عاشِقانه
دوست ندارن که زودی 1روزه آشتـــــــی کننبله دیگه !!!!!! پس چـــــــی....
- ۹۱/۰۲/۱۹