21 آذر . امروز شُد 1 ماه . 1 ماه از سرِکار رفتـن . امروز اولین حقوق ـَم رو گرفتـم . حس میکردم پرواز خواهَم کرد اما خیلی هَم حسِ خاصی نبود . شآید حس هآیِ خوبش موقع خریـد بروز پیدا میکنـِه . می خواستم ناهار پیتـزا بخورم اما اون موقع جایی دمِ دستم نبـود . یِ لیستِ خرید دارم .. و یِ مقداری که قرار بود اولین حقوق ـَم رو بدم به خیریـه .. مثلا سرطانی ـا . بیماری هایِ خاص و ..
14 آذر . مامان ـَم مرخص شُد . حالـش اوکی بود . اما باید قرص مصرف کنـِه و تُـنِ صداش هَم عوض شُده بود یکم .. خودم ُ هَم وزن کردم از 50 اینا رسیده بودم به 47-48 . کمتـر شُدم .. !
جام جهانی قرعه کشی شُد و ایـران افتآد با اسپانیـا و پرتغـال و مراکِـش . گروهِ مرگ . جذابِ به نظرم ..
رابطه ـمون چی میگن بهش ؟ کج دار و مریض (؟) جلو میـره . ولی هیچی دیگه مثِ قبل نیس . یِ شب گفتم میخوای برم ؟ گفت نَ بمون نباشی یِ چی کمِه .. کَم محلی میکنِه . همش میگه کار دارم . محالِ زنگ بزنـِه .. حرفایِ خوب نمیزنـِه دیگه .. گاهی به ندرت شآید .. ! یِ روز کلِ مسیرِ برگشت از کار و فقط گریه کردم به خاطـرش . کی فکرشو میکرد ؟ چند روز پیش یِ حرفی زد کِه خیلی ناراحت شُدم . گفت به تو ربطی نداره کِ کجام ، کجا میرم و چیکار میکنم .. خواستم بگم پس چرا دوستیـم ؟ بحثـمون شُد ، بعدش استوری کامنـت میداد . میگفت چِ خوشگل شُدی این رنگی بهت میآد (قرمـز) و چیزای دیگـه ! .. زنگ زدم بهش آخرش گفتم ، گفتم صدات ُ بشنوم . - قربونـت برم :) ❤️️ / یِ بار گفتم میرم دلت تنگ شُد خودت پیام بده یهو آدم شُد گفت این عکسِت خیلی قشنگِه . عوضش نکنیـا / همیـن یِ کلمه خوب شدنآش نمیذآره آدم بره .. اون شب پرسپولیـس بازی داشت .. وایستآدم یِ مغازه ببینـم . - من وایمیستم ببینـم با تعجُب نگام میکنن :| - 😂😂😂😂 قربـونـت برم ❤️ فوتبـالی ِ خودَمی !! البتـه این حرفا شاید دلیلش خوشحالیِ بعدِ گل بود :|
توله هاسکی هاش به دنیـا اومدن . 3 تا نـر 2 تا مآده .. دیشب گفت رفتـم پیششـون مامان ـشون نمیذاره نزدیک بشم . دفعه دیگه عکس میگیرم قـول . مامانشـون قاطی ِ . گفتم مثِ بعضیـا :)) بهم میگه پولاتو پس انـداز کُن :| ولی مَن خوشم نمیـاد .. / اون شب گفتم میشه واسِه آخرین بار بغلم کُنی ؟ تعجب کرد .. - آخریـن بـار 😳😳 چی شُـده ؟ باز لـوس شُدی ؟ گفتم نَ . استیکر کِ گذاشت گفت .. رفیقِ بی کلک ❤️ آخرِ آخر گفتم چون نمیدونـم تا کِی دوستیـم . گفت برو بخواب و .. حرفایِ قشنگ بـزن :) بعضی وقتـآ هَم کِ حس میکنـه اینجوری میشم دوباره با 2 تا pm خوب میشه کِ بمونـم مثلا ؟ ولی تو عصبانیـت میگه بـرو ! مآ کِ اصلا نتونسـتیـم ایـن آدمو بشناسیـم . ولی کآش اگه با کَسی هَستی بهم میگفتـی . اینقـدر فکرم گیـر نمیشـُد . اونم سخت ِ اما اغلـن معلوم میشِه چِ خبـره .. کلا لـج افتـاده با مَن . بعضی چیـزا کِ قبلا میگفت آره ، الان میگه نَ . همش میزنـه تو ذوق ـَم . همش برعکس حرف میزنـه . میگم تو مثِ مَـن عاشق انگلیس نیستی ؟ میگه نَ زیـاد . حالا پآرسال قلب و اینـا بودآ واسه انگلیـس .. پس چرا میخوای بری اونجآ :/ اوضاع خیلی درهَم ِ ..
امروز بـود . همه جا بـرگ بـود . تو رو خـدا جمع نکنیـد برگ ـا رو .. عجب پآییـزی . جایِ تو خیلی خالیـه .. از اونجآیی کِ مَن عاشقِ انگلیـس هستـم ایـن آینـه جیبی ِ عالیـه "کلیک" . ❤️️🇬🇧 خیلی هَم خسته شُدم امـروز . ذرت مکزیکی هَم خریـدم از بغلِ ستاره . ذرت خوار شُدم :/ ولی بهترینـش واسِه مَن همون ذرتِ فلکه یِ گآز ِ ..
تا جایی کِ یادمِه فعلا همیـن ..
- ۰ نظر
- ۲۱ آذر ۹۶ ، ۲۲:۲۲