:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

امروز دلمــ گرفتهـــ

پنجشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۱، ۱۲:۵۸ ب.ظ
امروز دلمــ گرفتهـــ دیروز ساعت 10 شب اومدم خونهــ در حالـــی که 6:30 تعطیل شده بودیمــ و همش کامل توی ماشین بودمـــ عصبی هم شدمـ  مامانمــ رفتــ دیگهــ شبمـ بابام رفت کباب گرفت دو نفری . من تنها اونم تنهـــا خوردیمــــ . شبش خیلیـــ ناراحتــ بودم همه چی رو روانمـ فشار آورده بود...بعدشمـــ علی رفت روی اعصابمـــ...بعدشمـــ به سعید یک چیزی گفتمــ گفت همتون لنگهـــ همین...منم اس دادم نکه شماها نیستینـــ  منمـــ با گریهــ خوابیدمــ مثِ همیشهــ..... با اون یکی آیدیمـ که یک ادد هم نداشت آن شدمـــ به محمد ضا گفتهــ بودمــ ادد کنهـــ با اون نمیامــ فعلا الانمـــ با همه دوستامــ قهرمــ تا حدودی . خوابمم میاد... امتحان ریاضی رو استاد نمراتمون رو خوند از 60 نمره: 1 0 0 1.5 یعنی یه وضعیـــ.... کلی 0 داشتیمـــ منم شدم 24....تازه من میشمـــ نمره متوسط با این نمرهِ افتضاح....!!!!!! چهارشنبهـــ هم میان ترمـ زبان انگلیسی دارمـ امیدوارم حسِ خوندن داشته باشمـ خوب بگیرمـــ منو باشــــ چه دوستاییـــ دارمـــ با اینکه از افکار خودکشی من آگاه هستن یک اس نمیدن بگن حالتــ خوبهـ ؟ حتی علی !!!!!! تقصیرهِ خودمهـــ دیگهـــ امروز که نشد درس بخونمـــ...ناهار هم بابامـ قورمه سبزی درست کرد که بد نبود...من خودمــ  از غذا حالمــ بهمــ می خوره
  • Setare

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">