:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

بانک

يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۴۶ ب.ظ

صبح خواب خوبی بودم .. نمیدونم 8 بود یا 9 . کسی خونه نبود .. تلفن زنگ زد از خواب پریدم . کلی ضدحال خوردم . چندین بار زنگ زد . میدونستم بازم یکی زنگ زده میگه بانکِ فلان ! فحش دادم یعنی ..

ولی صدایِ یکیشون خوب بود .. یادمه . یه لحظه فکر کردم شاید باز اون باشه که اون روز زنگ زد بانک میخواست . بعد خودمُ احمق فرض کردم و سعی کردم به خوابم ادامه بدم . زیاد فایده نداشت .. :)

  • Setare

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">