:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

سمینار :|

شنبه, ۴ مهر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۸ ب.ظ

صُبح مثل همیشه ظرف ها رو شستم . نت گردی ؛ چت .. لاکِ قرمز .. چقَ خوشرنگِ آخه ، تصمیم داشتم برم دانشگاه . عصر کلاس شروع میشد تا 20:30 شب :| آماده شدم برم ، همزمان خواهرم هم اومد خونه .. حالش امروز یکم بهتر بود فکر کنم .وارد دانشگاه کِ شدم اول دو تا از پسرایِ همکلاسی ُ دیدم و سلام و این صوبتآ .. بعد یکی از دوستآم اومد . یکی از دوستامون هم سرکلاسِ درسِ دیگه ای بود ، بعد به ما ملحق شد . تحقیقات بازاریابی داشتیم و بعدش سمینار بازاریابی .. حدود 7 نفر بودیم . اسم هامون رو نوشتیم .. در صورت هیچ گونه غیبت ، حضور و غیآب 1 نمره داشت اما به ما گفت شماها میتونید 1 جلسه غیبت کنید و نمره رو میدم بهتون .. در مورد سمینار هم توضیح داد .. 10 نمره ارائه :| من کِ نمیتونم .. اینُ کِ گفت استرس گرفتم ! بقیه 10 نمره هم از همین ارائه هآست کِ بچه ها به صورت خلاصه به استاد میدن و استاد به مآ ..

کلاس ُ تموم کرد .. بچه ها رفتن .. استاد داشت میرفت صداش کردم ، گفتم استاد من نمیتونم ارائه بدَم .. اصلا نمیتونم و این صوبتآ ! گفت میتونی .. مثل ِ شما زیاد هست و اتفاقا خوب هم ارائه دادن ! گفتم ولی استاد من اصلا نمیتونم .. ارائه ام خراب میشه .. میشه پاورپوینتُ بهتون بدم یه نمره ای بهم بدین ؟ گفت نَ اصلِ درس ارائه ـست .. گفتم استاد خواهش میکنم .. گفت میذارمت واسه آخرایِ ترم کِ واست راحت تر باشه ( احتمالا هم بچه ها کم میشن ) .. و گفت واست شرایط خاص مد نظر میگیرم و چنین چیزی .. یادَم نیست دقیقا .. الان سمینار واسِه منی کِ تازه تونستم از سوپری خرید کنم یه کآبوسِ .. استرسِ شدید داره واسَم .. بهش کِ فکر میکنم روانی میشم یهو :| حالا چِ خاکی تو سرم بریزم :( اگه دیدین مثِ دیوونه هآ شدم بدونین واسه درسِ سمینار ِ:|

موقع رفت یه پسَر دیگه ای داخلِ مَغازه بود .. موقعِ برگشت هَم یه آقایِ سن بالا .. شآید پدرش یا صاحبِ مغازه یا .. خودش نبود . احتمالا اتفاقی رُخ داده کِ اون روزم مشکی پوشیده بود .

   فکر کردم فردا صُبح تربیت بدنی داریم ، اما شروعش از 11 مهر هستِش ، خوب شد متوجه شدم . صُبح میخواستم برم گیج و ویج :|

   دپرس ـم یکم .. یکم گریه لازمم / یکی هَم نیسـتـ بگه به تـو دورت بگردَم ( بنیامین ) !! ):

نظرات  (۱۲)

سمینار بده.. حتی اگه خراب بشه‌... 
پاسخ:
وای مآجی .. نمیتونم اصَن .. فکرشم میکنم عصبی میشم ..
))):
  • عرفـــــ ـــان
  • من وقتِ ارائه دادن کلِ بدنم میلرزید از استرس ...
    همه ام میدیدن که استرس دارم !
    ولی ترجیح میدادم همون اولِ ترم زود تر از همه ارائه بدم !
    چون اگه میذاشتم برایِ آخر همیشه فکرم درگیرش بود ...
    همون اول با هر بدبختی بود ارائه میدادم که دیگه تا آخرِ ترم فکرم راحت باشه حداقل !
    اصلا به هیچی فکر نکن فقط فکن باید این کارو بکنی حالا هر چقدرم که استرست جلویِ بقیه تابلو باشه !
    مطمئن باش از من تابلو تر نیست ...
    پاسخ:
    فکر خوبی ِ .. راحت میشدی ..
    وای .. نمیدونم چِ کنم ):
    منم اوضاع ِ استرس ـَم افتضاحِ ..
  • نرگس جوان
  • میخوایی من بگم؟؟؟

    اگه رمان میخونی (اگه دوست داری) رمانم رو بخون
    پاسخ:
    باشِ .. (:
    ارائه !؟ دانشگاتون اگه خصوصیه میتونی یواشتی یه کادو بدی حلُه ;-)
    پسر عموم 4تااستادش رو خریده بهش نمره دادن :| این وضع دانشگاه ماست ها. 
    پاسخ:
    آره .. نَ اَ اینکآرا نمیکنم .. 
  • هامون هامون
  • خیلیم عالی :)
    ارایه خیلی خوبه.. راه های زیادی هس واس ارایه خوب
    چیزی نیس راحته
    پاسخ:
    کجآش راحتِ آخِ .. سرمُ بکوفَم دیوارآآ ..
    شما بیآ و فرض کُن یه آدم بدون اعتماد به نفسِ استرسی :|
  • آقای سر به هوا ...
  • چقَ خوشرنگِ :))
    تا 20.30 :دی به اخبار نمیرسی که :( :دی
    به خودت ایمان داشته باش و جلو آینه تمرین کن .
    پاسخ:
    چقَ :))
    اخبار کِ هیچی .. کوچه یِ ترسناک رو بگو :| فوتبال هایِ شنبه رو بگو :|
    جلو آینه اینا مشکلی نیس .. ولی حتی جلویِ خواهرم سختِ ارائه بدَم :(

       دپرس ـم یکم .. یکم گریه لازمم / یکی هَم نیسـتـ بگه به تـو دورت بگردَم ( بنیامین ) !! ):



    برگرفته شده از girl-x.blog.ir

    اینو دوست داشتم !
    من کلا با ارائه ی درس مشکلی ندارم :|
    بدبختی هستیم پرتجربه :|
    پاسخ:
    (:
    خوش به حالت خُ .. 8)
    :( 
    چه فایده ؟! هه!
    وقتی حالت بد باشه اینا هیچی نیس :|
    خخخخ :(
    راحته بش فک نکن فقط درسو حاظر کن هرچی فهمیدی توضیح بده :برا استاد :)
    کاری با بقیه ام نداشته باش 
    پاسخ:
    میگذره اینآ .. :گُل
    چطور آخِ قراره جلوشون وایستَم توضیح بدَم .. اوفــ ..
    جلو خودِ استادَم سختِ .. :/
    اعصابم خورده میترسم به خاطر اینا گند بزنم به زندگیم :|

    برا خودت تو خونه بگو بعد اونجام فک کن خونه ای
    اگه نتونستی برو پیش مشاوری چیزی :)
    حتما کمکت میکنه;)
    پاسخ:
    آروم باش (:
    مشاور رفتم 3-4 تا خوب نبودن .. (:
  • هامون هامون
  • چرااا.. چرا انقد سریع!!
    اپلیکیشن دارید؟
    هم خندم.میگیره هم تعجب چطور انقد سریع ج کامنت هارو میدین
    نیازی ب ترک تحصیل نیس ی کم به خودتتون امید بدید
    پاسخ:
    :))
    من همیشه لپ تاپَم روشنه و بلاگ هَم بازه ..
    سعی ـمُ میکنم ..
  • هامون هامون
  • درس چی پس؟
    من زیاد روشن باشه مغزم قاطی میکنه.درحال گشت و گذار برای یک موضوع جالبم برا اپیزود
    پاسخ:
    دَرس ؟ دَرس چی هَس اصَن ؟ D:
    آهآ خوب ِ ..
    چندتا سمینار بگیر نگاه کن برو پا تخته اداشو در بیار... به نظرم سمینار های محمود معظمی رو بگیری از همه بهتره... ما بقی استرس دارن...
    پاسخ:
    اینا فآیده ندارهـ .. مشکل منم .. 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">