:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

642

چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ب.ظ

روزایِ عَجیب غریبی ـَن این روزآ . بعد از اون اتفاق ها کِ حسام رفت .  با روحی کم حرف شُدَم . میگه حرف بزن باهام . منم نمیدونم چی بگم . میگفت به زور حرف میزنی انگار مجبوری . نمیخوای باشم بگو خُ .. چرآ خودتُ عذاب میدی ؟

من ـَم دل ـَم برای حسام تنگ شده بود . هنوزم تنگ میشه .. برایِ اون وقتآ کِ میگفتم اوهوم ، میگفتی اوهوم تَر . میگفتی Fuck .. میگفتی بگو Fucktar ! برای هَمون 3-4 باری کِ گُفتی دوسِت دارم . واسه این حرفـآ " کلیک "  واسه وقتآیی کِ میگفتی : کی مَن ؟ وقتی اون شب گفتی اگه تو نبودی با کی حَرف میزدم . وقتی گفتی دوسِت دارم ، مالِ خودَمی .. " کلیک " و مَن تعجب کرده بودم و ذوق زده شده بودم و اصلا رو خودم نیآوردم . گفتی میدونم یِ خورده بی ادبم . قول میدم آدم بشم :( اما شبِ آخر چرا اون حرفِ بی ادبی رو زدی .. ! کاش خودت با دلِ خودت .. برگشته بودی ..

یکی دو روز بعد روحی گفت نمیخوام غُصه بخوری .. طاقـت اشکاتُ ندارم . نمیخوام هَر روز گریه کنی . مَن خودم میسازم با هَمه چی . میگفت بالاخره من ـَم عاشق شُدَم . آدم به عشق ـِش نمیرسه . نمیتونم آروم ـِت کنم . خواهش میکنم شماره حسامُ بده ! قبول نکردم . اون اگه میخواست خودش برمیگشت . من هَم چت هآیِ خودم و حسآمُ میخوندم و حس میکردم هنوز هستـِش !

بالاخره خودم اِس دادم حسآم .. " کلیک " .. :( دلِ ساده یِ مَن ! یادتِ اینُ حسام ؟ گفتم : وابستت میشم ـآ .. گفتی : خُب بشو چِ اشکالی داره .. / باز خُرد شدم . شاید برایِ بار سوم . اما خُب هَم خیآلِ خودم راحت شُد . هَم اینکه فکر نمیکنـ ه مَن بی خیال شدَم یآ دوست داشتن ـَم الکی بوده .. چقدر سخت میگذره این روزآ .. لَعنت به بعضی استیکرایِ لایـن کِ منُ یادِ تو میندازن .. :(

نمره اندیشه رو زدن . 20 شدم . امروز امتحآن تحقیقآت بآزآریآبی ـم افتضآح شُد . صُبح روحی اومَد . 7:10 اِس داد سرِ کوچه ـَم . با پرایـد کسی اومده بود . خورد تو ذوق ـَم ولی مُهم نبود . بعد هَم کِ نزدیک یونی ایستاده میگم بچه ها میبینن ! میگه ببینین ! خر نفهم :| بعد گفت لاکِ مشکی ـتُ پآک کُن . لاین فلان بیسآر ..  مثلا یعنی نمیخوام نآراحت باشی .. بعد هَم منت میذاره کِ صبـح زود واسِ تو اومدم . میگفت تو تویِ خواب هم دَست از سَرم بَرنمیداری . بعد گفت منظورم بـد نیس . امتحان هَم گنـد زدم . این هَم قبلش ریـده بود تو اعصاب ـَم . خواب ـَم می اومد . میخواستم فُحش بدم . بلَد نبودم بعضی تست هآ رو . چیزی یادم نبود . اومدم خونه این پیآم ها رو دادم بهش .. " کلیک " به ک*رَم کِ دوست نداری :)

فردا میرم خونـ ه . دلم غذاهآیِ خوشمزه میخواد . مثلا کلم پلو با سآلادِ فصل ! شآید دل ـَم جمع خآنوادگی میخواد یکم . شآید بابام پول داشته باشه یِ لیسآنسِ دیگه بگیرم . کآش داشت :( فکر نکنم دیگه عُمومی هآ لازم باشه پآس کنم ؟ 3 ترم هم بشه راضی ـَم . اما دلم خیلی دانشگاه میخواد . زود بود واسه تموم شُدَن . نمیتونم . سرِ کآر رفتـن چیزی نیست کِ دل ـَم بخواد . اگر نَ کی کار واسَم پیدا میکنه ! روانشنآس بهم وقت منظم نداد . نآراحت ـَم ازش .. هِی زنگ بزنیم وقت بخوایم کِ چی :(

  تا کِ پابنـدت شَوم از خویـش میرانی مَـرا :( " دانلود آهنگ "

  • Setare

دانشگاه

نظرات  (۳)

:|
پاسخ:
:|
چه روزایی بود این روزا.. همیشه هم وسط امتحانا تر میخوره تو حال آدم..
ولی تو اوضاعت خوبه ۲۰شدی با این حال.. اکثر درسای پاس شده که نمره اش بالا باشه دیگه لازم نیست پاس بشه... مگه اینکه بری یونی دولتی.. اونا نمره غیرانتفاعیا قبول ندارن.. خونه خوشبگزره... مراقب خودت باش..
پاسخ:
آره والا . مثِ اون سال کِ گوشیمُ زدن . دمِ امتحانا !
نمره هام خوب شده .. :)
آهآ . نه همون غیرانتفاعی .. اینجوری کِ زودی تموم میشه نَ ؟ البته درسآیِ پیش نیاز میخوره ..
عاشق آهنگ وبت شدم .... واقعا حرف نداره...
دانلودش کردم و هر روز گوشش میکنم :)
ممنون که گزاشتیش....
دیگه آهنگی سراغ نداری که قشنگ باشه و ریتمش مثه این باشه؟.... آخه مث اینکه سلیقه هامون مث هم دیگست 
پاسخ:
خواهش میکنم :)
آهنگ آروم آروم ـشون هم خوب ِ .
آهنگ های اشوان هم خوبَن .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">