642
روزایِ عَجیب غریبی ـَن این روزآ . بعد از اون اتفاق ها کِ حسام رفت . با روحی کم حرف شُدَم . میگه حرف بزن باهام . منم نمیدونم چی بگم . میگفت به زور حرف میزنی انگار مجبوری . نمیخوای باشم بگو خُ .. چرآ خودتُ عذاب میدی ؟
من ـَم دل ـَم برای حسام تنگ شده بود . هنوزم تنگ میشه .. برایِ اون وقتآ کِ میگفتم اوهوم ، میگفتی اوهوم تَر . میگفتی Fuck .. میگفتی بگو Fucktar ! برای هَمون 3-4 باری کِ گُفتی دوسِت دارم . واسه این حرفـآ " کلیک " واسه وقتآیی کِ میگفتی : کی مَن ؟ وقتی اون شب گفتی اگه تو نبودی با کی حَرف میزدم . وقتی گفتی دوسِت دارم ، مالِ خودَمی .. " کلیک " و مَن تعجب کرده بودم و ذوق زده شده بودم و اصلا رو خودم نیآوردم . گفتی میدونم یِ خورده بی ادبم . قول میدم آدم بشم :( اما شبِ آخر چرا اون حرفِ بی ادبی رو زدی .. ! کاش خودت با دلِ خودت .. برگشته بودی ..
یکی دو روز بعد روحی گفت نمیخوام غُصه بخوری .. طاقـت اشکاتُ ندارم . نمیخوام هَر روز گریه کنی . مَن خودم میسازم با هَمه چی . میگفت بالاخره من ـَم عاشق شُدَم . آدم به عشق ـِش نمیرسه . نمیتونم آروم ـِت کنم . خواهش میکنم شماره حسامُ بده ! قبول نکردم . اون اگه میخواست خودش برمیگشت . من هَم چت هآیِ خودم و حسآمُ میخوندم و حس میکردم هنوز هستـِش !
بالاخره خودم اِس دادم حسآم .. " کلیک " .. :( دلِ ساده یِ مَن ! یادتِ اینُ حسام ؟ گفتم : وابستت میشم ـآ .. گفتی : خُب بشو چِ اشکالی داره .. / باز خُرد شدم . شاید برایِ بار سوم . اما خُب هَم خیآلِ خودم راحت شُد . هَم اینکه فکر نمیکنـ ه مَن بی خیال شدَم یآ دوست داشتن ـَم الکی بوده .. چقدر سخت میگذره این روزآ .. لَعنت به بعضی استیکرایِ لایـن کِ منُ یادِ تو میندازن .. :(
نمره اندیشه رو زدن . 20 شدم . امروز امتحآن تحقیقآت بآزآریآبی ـم افتضآح شُد . صُبح روحی اومَد . 7:10 اِس داد سرِ کوچه ـَم . با پرایـد کسی اومده بود . خورد تو ذوق ـَم ولی مُهم نبود . بعد هَم کِ نزدیک یونی ایستاده میگم بچه ها میبینن ! میگه ببینین ! خر نفهم :| بعد گفت لاکِ مشکی ـتُ پآک کُن . لاین فلان بیسآر .. مثلا یعنی نمیخوام نآراحت باشی .. بعد هَم منت میذاره کِ صبـح زود واسِ تو اومدم . میگفت تو تویِ خواب هم دَست از سَرم بَرنمیداری . بعد گفت منظورم بـد نیس . امتحان هَم گنـد زدم . این هَم قبلش ریـده بود تو اعصاب ـَم . خواب ـَم می اومد . میخواستم فُحش بدم . بلَد نبودم بعضی تست هآ رو . چیزی یادم نبود . اومدم خونه این پیآم ها رو دادم بهش .. " کلیک " به ک*رَم کِ دوست نداری :)
فردا میرم خونـ ه . دلم غذاهآیِ خوشمزه میخواد . مثلا کلم پلو با سآلادِ فصل ! شآید دل ـَم جمع خآنوادگی میخواد یکم . شآید بابام پول داشته باشه یِ لیسآنسِ دیگه بگیرم . کآش داشت :( فکر نکنم دیگه عُمومی هآ لازم باشه پآس کنم ؟ 3 ترم هم بشه راضی ـَم . اما دلم خیلی دانشگاه میخواد . زود بود واسه تموم شُدَن . نمیتونم . سرِ کآر رفتـن چیزی نیست کِ دل ـَم بخواد . اگر نَ کی کار واسَم پیدا میکنه ! روانشنآس بهم وقت منظم نداد . نآراحت ـَم ازش .. هِی زنگ بزنیم وقت بخوایم کِ چی :(
تا کِ پابنـدت شَوم از خویـش میرانی مَـرا :( " دانلود آهنگ "