:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

68 - یِ دوست ..

پنجشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۵۳ ب.ظ

حالَم خیلی گرفتِ .. عصرایِ مزخرف کِ تویِ اتاق فسقلی میگذره .. دلت میخواد بیرون باشی .. میبینی هیچکسُ نداری ، از این دنیآ به این بزرگی ، این هَمِه آدم یه دونه دوستِ صمیمی حقم نبود .. نشد یه عصری واسَم خاطره انگیز بشه . نشد از بینِ این همه دختر با یکی جور بشم ، یه دوستی ای کِ دو طرفه باشه .. بعد کِ بیشتر فکر میکنم میبینم از بس بی خآصیت بودم .. کم حرف بودم و کسی منُ نخواست .. نتونستَم مثه بقیه باشم .. حتی یِ خواهر کِ باهام جور بشه هم نداشتَم . انگار تو تمامِ این مدت ها ، هیچکس نبوده .. هیچکس نبود پیام بده بریم بیرون ، بگه روز و با تو بگذرونم .. بریم جایی ، حرفی ، کافی شآپی ، مجتمعی ، خریدی .. خُب واسم مسخرست کِ فکر کنم تا حالا کافی شآپ نرفتم .. هیچ جا رو ندیدم ، نمیشناسَم ..

منم دلم میخواست مثه همه یِ اون دخترایی کِ می دیدَم کنار یه دوست بودَم ، می خندیدیم ، تعریف میکردیم . خوب ، بد ، خوشحال ، ناراحت .. ولی همیشه خودم بودم و خودَم .. دلیل بغض هایِ تویِ خیابون ام گاهی همین بود .. یه مشت حسرت .. حسرت هایی کِ نمیتونم زورکی از بین ببرمشون .. نمیتونم به زور بگم از من خوشتون بیآد ، بیاین باهام دوست بشین .. ): وقتی سعی ـمُ کردم اما بازم دوستی دو طرفه ای شکل نگرفت .. حتی دلم میخواست خانوادم نگران باشن بگن چرآ این دختر هیچکسُ نداره ، چرآ هیچ دوستی نداره .. اما تنها چیزی کِ بود ، این بود کِ همینجوری خوبه ! هر دوستی دوست نیست .. فکر میکردن اینجوری زندگی خیلی خوبه ! حتی بهم اعتماد به نفس ندادن کِ تنهایی بتونم خودم خوش بگذرونم .. دریغ از یه ذره اعتماد به نفس ، چقدر من از این خانواده گله دارم .. چقدر اشتباه کردن .. چقدر از زندگی بدم میاد .. بدم میاد .. بمیرم تموم بشه همه چیز ..

  • Setare

دوست

نظرات  (۷)

به به
همونطور که متوجه شدی یک روز بدون حالت تهوع و قرص و دکتر رو پشت سر کذاشتی
بهت تبریک میگم
پاسخ:
ربطی به موضوع نداشت ولی ..
مِرسی ..
اتفاقا کاملا مرتبط با موضوع بود
منظورم این بود که به جای اینکه به این چیزا فکر کنی و غصه بخوری بهتره به حالی که سه روز پیش آرزوش رو داشتی و امروز بهش دست پیدا کردی فکر کنی
بجای اینکه به نداشته هات فکر کنی بهتره به چیزای خوبی که داری نگاه کنی و خدا رو شکر کنی

دنیا دو روزه،ارزش نداره با فک کردن به چیزای ناراحت کننده خودت رو عذاب بدی
پاسخ:
به اونم فکر کردم ، بابت اونم خوشحالَم .. ولی هر چیزی سرِ جایِ خودش ..
حس هآ با هَم فرق دارن .. ):
  • عرفـــــ ـــان
  • منم تنهام خوش بختم ...
    ولی یه جورایی هر دومون بدبختیم :/
    دخترا خیلی راحت با هم دوست میشن که ! البته خیلی راحتم دوستیاشون به هم میخوره ! :)
    میگم کلاسِ ورزشی چیزی دوست نداری ! یا چون حالت خوب نیست زیاد نمیری ؟
    کلاس ورزش و این چیزا بری خیلی دوست پیدا میکنی ...
    نیس من میرم باشگاه پینگ پنگ و خیلی دوست پیدا کردم برایِ همون میگم :)
    ولی دخترا فرق میکنن راحت تر با هم دوست میشن ...
    البته دیگه دانشگاه نزدیکِ زیاد سخت نگیر تو دانشگاه دوست پیدا میکنی :)
    دوستایِ تازه تازه :دی
    پاسخ:
    نَ من دوست نمیشم رآحت . انعطاف پذیر هم نیستَم ..
    نَ نمیرم ، تا حالا نرفتم . نمیخوام ..
    دانشگاه دیگه تموم شد ، دوستِ جدید کدوم گوری بود (: !
    اَ این خبرا نیس ..
  • عرفـــــ ـــان
  • اوه اوه چه برخوردِ سنگینی ! :/
    اگه بلاگفایی بودم که الان قربون صدقم میشدی :|
    دچارِ نژاد پرستی وبلاگی شدی :)
    پاسخ:
    نخیرَم .. 
    عضو یه گروهی بشو... مثلا ببین به چی گرایش داری، یه مجله در اون زمینه پیدا کن و براشون مطلب بفرست.... یا اصلا خبرنگار بشو... کلی آدم جدید می بینی....
    معمولا وقتی مدرسه و دانشگاه تموم میشه، یهو دور و بر آدم خالی میشه... طوری نیست... یه اداره استخدام شو حل میشه...
    پاسخ:
    مَن ؟ مطلب ؟
    خبرنگار ؟ عمرا اعتماد به نفسشو ندارم ..
    مَن همیشه دور و برم خالی بوده ..
    استخدام هم عُرضه و اعتماد به نفس میخواد .. :/ حالا کار کجا بود !
    ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااا
    پاسخ:
    چی شده ؟؟ 
    هیچی از دلتنگیامون ک هیچکی خبر نداره جز خودمون
    پاسخ:
    هوم .. آره  .. 

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">