711
چند روزه سَر درد دارم . سردردهایی کِ میان و میرن و کم و زیاد میشَن . یِ جایی خوندم ممکنه علت ـِش استرس و اضطراب باشه . بعید هَم نیست با وضعیتی کِ این روزهآ دارم .
یکشنبه شب پیداش شُد . pm تیک خورد و گفت گوشی نداشته . و ظاهرا شآرژِ گوشیش مُشکل دارهـ . ابرازِ دلتنگی کردم و بعد گفتم - ازت دلخورم . - چرا ؟ عَزیزم - یکم فِکر کُن ببین چرآ .. - میام به جونِ مامانـم یکم سرَم شلوغ شُدهـ ، دو سِه روز دیگه راه می اُفتم ، قووول .. - من به خاطر تو سفرِ خانوادگیمون عقب انداختَم ! / و احتمالا میخواد خودش رو به جمعه 7 آبان و روزِ کوروش برسونهـ .. :)
خواهرم رفت تهران و اومَد . مَن سرِ قضیه یِ اومدن دوستم نرفتم باهآش . اما خُب خبری نشُد .
امروز صُبح ، سَوار خط .. کنارِ پنجره . مَسیر .. قَدم زَدن هآ .. سیگار گرفتن .. فکرِ اینکه بری رو پُل خودتُ بندازی پایین .. دوباره خَط . کنار پنجره .. کُلی دردِ بی دَرمون .. کُلی آه و حَسرت و بُغض .. بعد خونه ، پُک به سیگار .. :) چرا اون دکِه ته خیابون دیگه نیستش ، با اون آقاءِ !
حالِ این روزهآم بی قراری و گریهـ .. و دَردِ بی درمانِ وابستگی .. کآش این آپشِن وابستگی اصلا وجود نداشت ، ازش مُتنفرَم . یا اگر وجود داشت آدم هآ یِ جور دیگه بودَن . میمونـدن واسَمون ، مثِ روزِ اول ، هیچوقـت از دهنشون در نیآد کِ سآری سَرم شلوغه ..
سَخته صبوری کردن و سُکوت ، سخته شبایی کِ میبینی دیگه مثِ قبل نیست اوضآع ، نمیتونی بگی پیشم باش یا اسمِ بغل بیاری . یا دیگه از pm هایِ زیاد خبـری نیست . حس میکنی مُزاحمی ، یآ حوصله ـتُ نداره و باید اینقدر صبر کُنی و گوشیت ُ چک کُنی تا شآید خودش pm داده باشهـ .. و دلت میخواد شب زود خوابـت بگیره تآ بگذرهـ .. اما چِ خوابی .. پُر از تنش ، پُر از اینور اونور شُدن .. میدونم ولی طاقت نمیآرم .. .
میخواستم آهنگ select کنم واسه مآشین ، اما یادم اومَد کِ نَ دوباره میریزی به هَم . بذار وقتی اومَد .. شاید نشُد ،
بهترین فیلم رُمانتیک دِرامی کِ دیدَم فکر کنم The Fault In Our Stars باشه . به فارسی چی میشه ؟ بخت پریشان ؟ شاید 3-4 بار دیدمش ..
تنها چیزی کِ حالمُ خوب میکنه اینه کِ دوستَم بیآد . فَقط بیآد ، تورو خُدا بیآد .. :)
خیلی بده ، هیچ آهنگی دلَم نمیخواد !!
پی نوشت : کلا منتفی شُد فعلا تا بعد از سفرمون .. نمیاد .. گفت یکشنبه 100% میام . کِ مَن گفتم آخر هفتش سفریم . گفت پس 20 ـُم میام . بعد هَم شروع کرد چرب زبونی . رفیقمی . واسه تو هَم شده میام و .. :)
- ۹۵/۰۸/۰۴