731
این روزها خیلی بَد و سَخت میگذرن ، روزایِ دلتنگی، انتظار، گریه، عصبی، خسته، .. حسِ هیچی رو ندارم ؛ اون روز حتی حسِ غذا خوردن هَم نداشتم و هِی چایی خوردم و هِی چایی خوردم و هِی چایی خوردَم ! هیچی به جُز اون حالمُ خوب نمیکنه و اون اینُ نمیفهمه ! هرچی از دلتنگی بگم ، هر چی ازش بخوام کِ بیآ ، چشمم مدام به پروفایلشه کِ بالاخره بزنه آنلاین ، دوباره همه چی خوب بشه ، از طرفی رابطه ـمون هنوز خوبه و مَن گیج و سَردرگم ،.. تنها چیزی کِ این روزا فهمیدم اینِ کِ دلتنگی آدمُ نابود میکنه ..
آخر هفته ای کِ بالاخره سیل اومَده بود و مَردم رفته بودن دیدنِ رودخانه خشک کِ دیگه خشک نبود .
تمام فکر و خیالم شُده اون .. همَش زنگ و sms کِ شروع کننده ـَش مَن هستم ! و دلم طاقت نمیاره کِ دو روز هیچی نگَم ! و مُدام میشنونم کِ میگه فردا پس فردا میخرم گوشی .. زده بود به سرم برم به داداشش بگم واسش گوشی بخره اما نمیگفتم . دیالوگ هآمون رو واسه یادگاری مینویسم (:
هوا یکم سَرده اما داره تموم میشه امسال ..
یِ شب خواب دیده بودم آنلاین شُده . تو خواب باورم نمیشُد و میگم خوابَم یا بیدار . کِ یهو بیدار شُدم :) زنگ زده بودم بهش ، صدام ناراحت بود میگفت چی شُده صدات چرا اینجوره و چیزی نگفتم . بهش گفتم و گفت عَخی ؛ میام قول قول .. اما باز هَم الکی بود ، بحثِ اومدنش شُد تاریخ هآ رو قاطی کرده بود باز .. تاریخ ُ عوض کرد . شب بود ، گریه میکردم بهش sms دادم کِ تو اشکمُ در نیار .. بهش گفتم کاش اونقدری کِ تو واسم مُهمی مَن واست مُهم بودم .. گفت : ببین ناراحت میشم تو واسِه مَن مُهم نیستی ؟ من به هیچ کدوم از دوستام sms نمیدم زنگ نمیزنم ولی تو برام فرق داری تو " .. " خُلِ خودمی / - ناراحت نشو . خُب من دلَم میشکنِه همَش مُنتظر موندَم / - میدونم عَزیزم چشم بَد قولی کردم جُبران میکنم شب بخیر بخوابم خستم خوب بخوابی !! بازم بی فایده بود .. نمیفهمیدم اون جونم و عشقمش رو قبول کنم یا بدقولی هآشو ... چون گفته بود میآم مجبور بودم تحمل کنم ..
یِ روز دوباره زنگ زدم 5 دقیقه ای شُد از همیشه بیشتر حرف زدیم ؛ منم بیشتر از قبل حرف زدم . حرف هایِ معمولی . کجا بودی و باید اجازه بگیری . از کی ؟ از مَن دیگه ... :) خوابش میومَد . گفتم آب بریزم روت . بدش میآد . میگفت بیچاره میشی . میندازمت تو وان آب ُ روت وا میکنم :) گفتم پاشو گوشیتُ بخر . خندید :) دوباره گفت اونو کِ میخرم فردا پس فردا !! ( حرص میخوردم ) میگفت تنبلیم میشه تا اونجا برم . گفتم فحشت میدمآ .. - اِ اِ - زهرمار - اِ اِ ببین دادی کِ ، تهدید میکنی . خندم میگرفت اینجوری میگفت .. اونجا کِ گفت پولدارینآ ، اونجا کِ میگفت واا ، خُل شدیآ ، خُلهـ .. گفت میرم میخرم .. - - نُچ ، باز دُروغ میگهـ - باز دروغ میگه رو خوب اومَدی ( حِرص خوردَم ) - خیلی بَـدی - چـرا ؟ - میشینـم گریه میکنمآ .. ( صدام یه جوری شُد :)) ) - نَ دیگه ، نَ میخَرم چشم چشم ، چشم .. - نمیذارم بخوابیآ ، ( باخنده ) - ( خندید ) خنده هآش ♥ بُرو ، برو بُرو میخوام بخوابَم ، برووو :))) بَحث کردیم سرِ اومدن . گفت وای جُمعه یِ دوم میام دیگه ، 14 ـُم میام .
و من باور نمیکردم گوشی بخره و براش مُهم نبود . داشت بهم بی احترامی میشُد ، و این حقَم نبود .. دلم میخواست ارزشم خیلی بیشتر بود . کِ زودتر از اینآ ، این روزا تموم میشُد .. هیچوقت شانس نداشتم و تنها امیدم اینه کِ این ماه واقعا بیاد . اینقدر صبر میکنم تا بیآد . مگه چقدر میتونه نیاد و نباشه ؟ چِ گوشی و چِ شیراز .. اما نابود میشم از این دلتنگی .. آدم اینقدر .. نفهم ؟ دوستی اینقدر یِ طرفه . بازم مرسی کِ باهام موندی ، مرسی کِ خوبی باهام ، واقعا نمیدونم به کدوم طرفِ قضیه نگاه کنم ..
- اون عکسِه یادته ؟ لَبِ ساحل ؟ اسمِت ؟ هَمیشه نگهش دار
- چشم عِشقَم خودتَم هَمیشِه نگه میدارم دوستِ خوبَم" .. " خُلِهـ .
نمیدونم واسه عید مانتویی کِ بخوام گیرم میآد یا نَ . چیزی کِ نَ رو مُد باشه و نَ خیلی سادهـ .. حسِ این هَم نیست . امروز عَصر بیرون بودیم ، ذرت ، آب نبات چوبی ، سوارِ خط ، سوپر مارکت :)
+ کاش دلَم واسِه هیچکس تنگ نمیشُد ..
- ۹۵/۱۲/۰۳