:)

روزمرگی ..

:)

روزمرگی ..

739 - جوجه رنگی

يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۴۵ ب.ظ

این روزهآ ، هرجا رو نگاه میکنی سرسبـزِ . تویِ بلـوارها پُر از گُل ، هوا یکم گرم شُده اما خوبـه به نظرم ، تنها بدیش اینه کِ پایه یِ گردش نداشته باشی . دلم میخواست یِ صُبح برم چمـران . اما تنهایی لـذتِ خاصی نداره :)

پدر و مادرم هنوز قهر هستـن . چهارشنبه کِ میرفتیـم خونه ، صُبـح بود ، گفتم جوجه رنگی میخوام دیگه حتمآ، 5 تا خریدیـم ، 3 تا مَن ، 2 تا خواهر زاده ، کِ البته مَن راضی نبودم واسه اون بگیریـم ، حسِ #حسآدت :)

اولیـن کسی بهش خبر دادم تو بودی :) قبلِ این ماجرا هَم گفته بودم واسَم بخر . گفتی زود میمیـرن اعصاب ـَم خورد میشه ، اینقدر حساسی یعنی ؟ :) یکی از صورتی هآ کِ کسل بود و غذا نمیخورد زودی مُـرد .. بهت کِ گفتم گفتی ای بابا این خبرارو به مَن نَـده جون ( اسمم ) ناراحت میشم :)  بهشون میرسیـدَم ، از رو انگشتم غذا میخوردَن ، با خودم آوردمشون تو کآرتـن ، اِمروز صُبح کِ رفتم بیـرون ، برگشتم دیدم سبـزِ هَم مُرده ، خیلی شیطون و شکمو بود ؛ بهش میگفتم شیطونِ مَن :) الان 3 تآشون مونـدن ..

به خاطـرت زیاد گریه کردم . مثِ همیشه فراز و نشیب :) اون روز کِ گفتم باشه تو هَم محل نـذار . بداخلاق بهم جواب دادی . گفتی گیـر دادی به ما . گفتم واسم مُهمی . گفتی دیـالوگ فیلمِ هنـدی ، گفتی حوصلـ ه داریـآآ .. گفتم بـای . شبش خودم پیآم دادم باز ، گفتم عصبـانی بودم بـای دادم sry. -  - میدونـم خُلی دیگه <3  گفتم ولی انقدر بداخلاق بهم ج نده باشه ؟ ناراحت میشم خُب . - باشه عزیـزم و ..

در موردِ گوشی گفتـم .. گفت همه پولامـو ریختـم تو شکمِ این ساختمـون کِ میسازیـم . گفتی احتمالا این ماه میآم .. شنبه کِ زنگ زدم 8 min حرفـ زدیـم .. در موردِ گوشیش کِ خُل شُده :) کِ گفت تو خُلِ منی .. حالِ جوجه ها رو پرسیـد . ماکارونی نـدی ، از دست پختِ خودتـم نده ، در موردِ ناهار ، خنده هآش  اونجا کِ گفتم با بابام راحت نیستم ، گفتی با مَن راحتی ؟ گفتم آره . اینکه هی نمیشنیدم :)) میگفتی باس ببرم گوشاتُ صاف کاری :)) اینکه گفتی گواهی نامه داری ؟ برات ماشین بخرم :| گواهی نامه بگیـر ، خودم بـرات میخرم :| 1 ماه دیگه پولدار میشم . گفت شآید ماشینمُ هم بفروشم . گفتم نَ با همون مزدا باید بیایی :)  - برو مراقبِ زیبایی هآت باش عزیـزم   - تیکه مینـداری :|  - دیوونه شدی ـآ :)  بحثِ شماره شُد . اینکه اون شماره ـشُ داده دختـر .. گفتم اِ ؟؟؟  خنده هاش گفت آخه مَن وقـتِ دختـربـازی داره خُله ؟ من وقـت ندارم اِس هایِ تـورو جواب بدم .  ادامو در آورد .. دهن کجی .. گفت خل و چل :) گفت این ماه میام حتما ، کادو تولدت هَم خریـدم ، کادو تولـدت هَم از سوئـد اومده . گفتم کیک هَم میخوام ، گفت اونجا میخریم . گفت میریم بیـرون جشن میگیـرم دیگهـ .. گفتم جشنِ دو نفری .. ؟ گفت میریم پآسارگاد جشن میگیریم .  گفتم من نمیآم . دوره تنها برو اونجا رو .. گفت بی مرام باید یکی دیگه رو پیدا کنم .. - اِ ؟!!! حالا یِ بار یِ جایـی رو تنها میخوای بری ـآ .. - خنـده هآش گفتم دلم برات تنگ شُده بود . - منم همینطور ، قربونـت .. گفت مراقب باش   - تو هم همینطـور :)

و من باز حالـم بهتـر شُد :)

امروز کِ گفت مریض شُده سینه ـَش چرک کرده و این صحبت ها . زنگ زدم یکم حرفــ زدیم . اومدم بگم تو حال هستم ، گفتم حالـو ، اولش نفهمید :)) با لهجه شیـرازی گفتم :)) یِ خنده ای کرد :)) ♥ گفتم یکی از جوجه ها مُرد . لَحنش عوض شُد گفت بابا میگم به مَن نگو این چیزارو .. عجب خنگیه ـآ . به مَن نگو دیگه .. ( نمیدونـم چرا حساس ِ ) یهو گفت کار دارم ، رفـت ، گفت زنگ میزنـم . یکم بعد 4 ثانیه زنگ خورد قطع کرد ، من زنگ زدم ، گفت اشتباهی زده بوده :) منم بهم برخورد ، صِدام عـوض شُد ، بهش گفتم . گفت شوخی میکنم . میدونی کِ مَن همیشه تو فکرِ تو ـَم . خُدافظی کردیـم :)

اون روز کِ باهام بَد حرف زدی و گفتم از چی ناراحتی سرِ من خالی میکنی و شب اِس عُذرخواهی دادی ، خیلی خوب بود . کِ گفتی باهات بد حرف زدم منو ببخش دوستِ خوبم . کِ گفتی خودمم خیلی ناراحـت شُدم از خودم ، تو بهـترین دوستمی :) ایـن اِس ـِت واسَم ارزش داشت :)

وقتی اون دخترِ کِ همُ تگ کرده بودیـن زیر ِ عکس هآ ، نه توی فالووینگته و نه فالوور ..  و نتیجه گرفتـم بلاک ـِت کرده :) حسِ خوبی بود :) این روزهآ همچنان روالِ قبل ادامه داره و من منتظرم این ماه بیای دیگه تا بعد بتونم برم دنبالِ کار .

فردا 11 اردیبهشت ، روزی ِ کِ هیچوقت دوستش نداشتم ، روز تولدمِـه .. شآید کیک بخریـم ، هَمیـن . دلم میخواسـت روزِ تولـدم می اومَدی . یا حداقل آنلایـن میشُدی به خاطرِ مَـن .. کاش میشـُد ..

یِ دوست پیدا کردم ، تویِ مجتمع ستـاره ، گفت بیا ، اما سَختمِه ، دوست دارم برم ..

   مدیر شبکه جِم رو هَم تـِرور کردن با 27 شلیک گلوله !

  • Setare

عکس

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">