794 - ماگ
دیروز داشتم سیب زمینی سُرخ کرده درست میکردم گوشیم زنگ خورد . گفت از دیجی کالا هست و 1 مین دیگه میاد. منم گیچ بازی در آوردم و آماده شُدم . نگو که واسه ماگِ شماره خودمو داده بودم و تهران منظورش بوده. جلویِ خواهرم هم ضایع بازی در آوردم ! گفتم بسته من الان نمیاد. شب بود دیدم هیچ خبری نمیده که خوشش اومَده یا نَه . ایمیل زدم . گفت لیوانِ خیلی خفنه ! یادِ اون لیوانِ اولی افتادم که چقدر ذوقشو کرد . گفت مِرسی خوشگلم .. و مقایسه کردم با الان که رابطمون نابود شُده :) خنده داره یکمی . بلاک و نابودیم اما واسه هَم کادو میفرستیم ! :| گفت شنبه میره و مالِ منو میفرسته . اما خُب نمیشه به حرفاش اعتماد کرد . داشتم اینستا میگشتم با اون اکانت ـَم دیدم GF ـِش تو لیستاش نیست و همو آنفالو کردن. مثلِ همیشه :) ..
دلم برات تنگ شُده .. برایِ اون روزایِ خوبمون . اما چه فایده .. کاش یکم مهربون تر بودی باهام . یه عالمه عکس و اسکرین شات و صدا و وُیس دارم ازت .. اما خودتُ ندارم .. اما دلم دیگه دروغ نمیخواد. حتی دروغایِ شیرین . کاش دیگه هیچوقت بهم دروغ نمیگفتی .. هیچوقت .. تو نه به قول هات پایبند بودی . نه به جون هایی که قسم خوردی . جونِ مَن ، جونِ مادرت، حتی جونِ خودت .. نمیدونم کلا به چی تعهد داری .. نمیدونم کلا چی واست مهمه .. این همه دروغ اگه از ضعف و کمبود نیست پس از چیه ؟
پوستم خیلی داغون شُده . باید دوباره با دکترم نوبت بگیرم .. چرا این پوستِ لامصب درست نمیشه پَس :( چه مَرَضی دارم مَن تویِ خانواده ! :( همیشه بابتش غصه خوردم و میخورم ..
امروز عصر نشستم بعضی فیلم ـآمو زدم رو DVD یکم فضایِ لپ تاپ خالی بشه .. کلی فیلمِ خارجیِ ندیده دارم. دیشب فیلمِ شماره 17 سهیلا رو به خاطر مهرداد صدیقیان دیدم . اِی .. بد نبود . خوبم نبود ..
فردا عصر میرم دکتر روانپزشک. به امیدِ قرص هایِ بهتر. قرص هایی که اشتها رو کم کنن . پوست رو هَم خراب نکنن ..
- ۹۷/۰۷/۰۶