شبِ بازی رئال و بارســـا یکی از بهترین شَبــــای این یکی دو سالِ من بود..
هم با بردِ رئــــال همراه بود و هم این فصل رئال قــــهرمانه.....
بارسا امســــال خوب سوراخ سوراخ شد....خیلی خوشحالمـ
این هفته هم اوج حَســـاسیت رو داریم...رئال _ بایرن. خُدا کنه رئال صُـــــعود کنه...رئال تو می تونی من می دونمـ
این هَفته چهارشــــنبه تعطیله و یک روز دانشــــگاه نداریم ..چقدر خوشحالمـــ
سعیــــد این چند روز که نبود بیمارستان بود...چِقدر گفتمـ مُواظب خودت باش...!!!! خدا حداقل تو مواظبـــش باش.
داشتم از نگرانــــی می مُردم..
خُدا رو شـــکر....
چِقدر تحملــــش زیاده که با اون حالش بازمـ به دَرد دلـــمـ توجه می کنه مثِِ همین دیشب که اس دادمـ
دیشب 1 ساعت گریـــه کردمـ . تا اینکـــه خوابمـ بُرد .
دیشب خواب اُستاد رَوانیــــه (حسابداری) دیدم
...اومد وارد بشـــه .بهم گفت به شما چیزی نمی تونمـ بگم شما خودت اُستــــادی...
.وااااای خدا .
یادش بخیر...هَمین روزای نزدیک تولدمـ بود که با میثــم اشنـــــا شدم..یادَم نیست دَقیقــــا کی بود...حوالی روز تولدمـ بود که می خواستمـ خودکشـــی کنمـ.
آه میثمــ
- ۰ نظر
- ۰۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۶:۳۳