تویِ تاریکی نشستم رویِ تخـت ، تکیه دادم به دیـوار .. پتـو انداختم روم ، سوییشرت پوشیدَم :| امروز هَوا سَرد شُد .. سَردمهـ .. :/ از دیشب بارونِ شدید شُروع شُد .. یادمهـ حُدودایِ 2 بیدار شُدَم . یکم نآآروم بودم .. امروز هم از صُبح که بیدار شدم یادمهـ وحشتنآک بآرون میزد و رعـد و برق .. خواهرم چتـر منُ برد صُبح ، ظهر هم زنگ زد بیآ شرکت بآ من غذا بخور .. چترت هم ببر .. رفتم ، کلم پلـو خوردیم ، خوشمَزه هم نبود . از بالا نگاه کردیم به شهر .. شیشه ـشون خیس آب بود .. بارون میزد ، رو آسفالـت هآ حُباب حُباب .. کلی تـویِ ایستگاه بودم .. همه جآ رو آب گرفتهـ بود .. ماشین ها کِ رد میشدَن انگار دارن از دریآچه رَد میشن :| .. " کلیک " آب ِ هَمه یِ جوب هآ اومده بود بالا .. تو کوچمـون کِ رسیدم باد زد ، چَتـرم دو بار وارونهـ شُد .. اوضاعی بود :| با این اوصاف بی خیال کلاسِ انقلاب شدم . از اون دختره پرسیدم ، گفت کلِ کلاس هآ لغو شد ، شده بود رودخونهـ اونجآ .. :/ همه جآ آب گرفتگی بود و سیل :| تویِ زیـرگذر ریشمک یِ سانتآفه گیر کرده بود .. " کلیک " " کلیک " آتش نشانی بود و قایق و غواص هآ .. دَرشون آوردن .. مُدت هآ بود چنین بآرونی نداشتیم .. لذت بخش بود ..
عکس : قصرالدشت شیراز . اینستاگرام : shiraz_city
با حسام بحثم شد ، یِ دوستِ جدید دارم از بیتالـک اسمش سعیـد .. از شانسِ من 206 سفید داره :)) کیسِ مناسبی ِ :| اما خُ اعتمآد ندارم هنوز بهش .. حالا کِ 206دار پیدا کردم :| مسئله ماشین نیست .. اما خُ 206 خیلی دوس دارم .. اگه نـوک مدادی داشت دیگه چی میشد :| گفت امروز اگه میخوای میرسونمـت دانشگاهـ ، قبول نکردم .. تفاهم تویِ غذا ، موزیک نداریـم . اهلِ نسکآفـ ه هم نیست :| حالا چند روز دیگه میام مینویسم سعید فلان شد و رفـت .. یکی دیگه اومده تو لیستم و این روند هَر بار تکـرار میشهـ .. البتـ ه دوستایِ جدید ربطی به رفتن کسی ندارهـ .. گاهی پیدا میشَن .. زندگی هَمیـنِ .. دوستآیِ مجازی ..
فردا تعطیل ـَم .. نمیدونم اتاق ـَمُ تمیزکاری کنم یا نَ .. روزایِ آفتآبی بعد از یه روز بارونیِ شدیـد ، خیلی دلچسب ِ .. مخصوصا صُبحش .. آفتآبش .. نَم .. آرامش دارهـ .. کآش صُبح کلاس داشتم البته مثلا 10 :| باید پاورپوینت رو هم یِ تغییراتی بدم .. حسش نمیآد .. آهآ راستی میلاد بعد از کلی پیام داد .. گفتم Gf هآت ولت میکنن به من پیام میدی ؟ و اینجوری میخوآستی بریم ارم و فلان .. گفت خبرم بده میریم اگه نه به زور میبرمـت خودم :)) الکی میگه ـآ :| بی خیال دیگهـ ..
دوس دارم برم زیر پتـو .. شب بخیـر .. :)
- ۰ نظر
- ۱۹ آبان ۹۴ ، ۲۳:۴۹